ترک شهوت نقد به ازای ثواب آخرت ( عکس نوشته)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

سنت شکرگزاری


اگر در زندگی به دنبال افزایش رزق و روزی و برکت مال هستیم، یکی از کلیدهای حل این مشکل رضایت به روزی امروز و تشکر قلبی و لسانی از حق تعالی است، آیه صریح قرآن در این زمینه می فرماید:

((ْ... لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ.)) 

... ﺍﮔﺮ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭﻯ ﻛﻨﻴﺪ ، ﻗﻄﻌﺎ [ ﻧﻌﻤﺖ ] ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻣﻰ ﺍﻓﺰﺍﻳﻢ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﻰ ﻛﻨﻴﺪ ، ﺑﻰ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻋﺬﺍﺑﻢ ﺳﺨﺖ خواهد بود. (1)

در حدیثی از امام على علیه السّلام هم آمده که فرمودند:

((طوبى لمن شغل قلبه بالشکر و لسانه بالذکر))

خوشا به حال کسى که دلش را به شکر و زبانش را به ذکر خداوند مشغول دارد.(2)

مسمع بن عبدالملک نقل میکند : در سرزمین منی (که حاجیان در هنگام حج در آنجا توقف دارند) خدمت امام صادق علیه السلام بودیم و ظروف انگوری هم جلوی ما بود که از آن می خوردیم پس سائلی آمد ، از امام کمکی خواست . 

امام دستور داد خوشه انگوری به او داده شود ، چون داده شد آن را نگرفت و گفت : نیازی بدان ندارم ، مگر درهمی باشد . 

امام فرمود : خداوند گشایش دهد . پس گدا رفت و برگشت و گفت : همان خوشه انگور را بدهید . 

امام فرمود : خداوند وسعت دهد و دیگر خوشه انگور را هم به او نداد .

 آنگاه سائل دیگری آمد و چیزی خواست ، پس امام خود، سه دانه انگور برداشت و به او داد . 

سائل سه دانه انگور را گرفت ، و گفت : حمد پروردگار عالیمان را که این انگور را روزی من قرار داد . 

امام فرمود : در جای خود باش ، و دو کف دست خود را پر از انگور نمود و به او داد . سائل آن را گرفت و حمد خدای کرد . 

امام به غلام خود فرمود : چه مقدار پول همراه توست؟

گفت : بیست درهم ، و آنرا به فقیر داد . سائل گفت : خدایا حمد برای توست و این پولها از ناحیه توست و ترا شریکی نباشد . 

امام برای سومین بار به او دستور توقف داد ، آنگاه پیراهن خود را از تن مبارک در آورد و به سائل داد . 

سائل پیراهن را گرفت و پوشید و گفت : حمد خدای را که مرا پوشانید و مستور نمود . 

سپس با کلمه یا ابا عبدالله حضرت را مخاطب قرار داد و گفت : خداوند به تو پاداش خیر دهد ، راه رفتن را پیش گرفت ، امام دیگر چیزی نفرمود . 

ما پنداشتیم اگر به شخص امام دعا نمی کرد و فقط خدا را شکر می نمود حضرت به بخشش خود ادامه می داد . (3)


______________________

1- (حجر 7)

2- منتخب الغرر، ص 23

3- بحارالانوار 47/42

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

دو حریصی که هرگز سیر نمی شوند! ( عکس نوشته)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

با خدا بودن


اگر همه امکانات ، فراهم باشد ، ولى خدا در زندگى نباشد ، زندگى ، خسته کننده و ملال آور خواهد بود؛ زیرا خداوند ، اصل و ریشه انسان است و قطع ارتباط با ریشه ، موجب پژمردگى و افسردگى مى شود . 

از این روست که خداوند مى فرماید :

«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا 

 و هر کس از یاد من روى گرداند ، زندگى سختى خواهد داشت»(1)

خداوند ، بهترین مونس و همدم انسان است . با او انسان ، احساس آرامش مى کند . زندگى با خدا زندگى لذّت بخش و شادى آفرینى است . قرآن کریم مى فرماید:

«أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ .

آگاه باشید که با ذکر خدا دل ها آرام مى گیرد»(2)

یاد خداوند ، سینه ها را جلا مى دهد و به قلب ها آرامش مى بخشد . 

امام على علیه السلام در این باره مى فرماید:

یاد خدا مایه جلاى سینه ها و آرامش دل هاست .(3)

کسانى که در پى زندگى لذّت بخش هستند ، نباید از ارتباط با خدا غافل شوند .

نماز ، یکى از جلوه هاى ذکر خداست.

از زندگى بدون نماز و دعا و مناجات نباید انتظار یک آرامش واقعى و پایدار داشت . به واقعیت ها باید توجّه کرد . انسان ، موجودى است الهى که روح خداوند را با خود دارد و روح ، اساس حیات انسانى است . این روحِ جدا افتاده ، نیاز به ارتباط با منبع خود دارد و بدون این ارتباط ، افسرده و پژمرده مى گردد .



امام سجاد علیه السلام در مناجات نهم از مناجات پانزده گانه خود مى فرماید :

کیست که حلاوت محبّت تو را چشید و دیگرى را به جاى تو برگزید؟! و کیست که نزد تو اُنس گرفت و روى از تو برگرفت؟

خداوند، بزرگ ترین و مهم ترین نیاز انسان است .

بدون ارضاى این نیاز، نمى توان به لذّت زندگى دست یافت . با خدا بودن ، عامل اساسى رضایت از زندگى است.(4)

______________________


1- سوره طه ، آیه ۱۲۴

2- سوره رعد ، آیه ۲۸

3- غرر الحکم ، ح۳۶۳۹

4- هنر رضایت از زندگی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

محاسبه نفس


امام على علیه السّلام فرمودند: 

ثَمَرَةُ الْمحاسَبَةِ صَلاحُ النَّفْسِ؛

ثمره «محاسبه»، اصلاح شدن نفس است.(1)

امام کاظم علیه  السلام در حدیث دیگری می فرمایند: 

لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُحاسِبْ نَفْسَهُ فى کُلِّ یَوْمٍ فَاِنْ عَمِلَ خَیْرا اسْتَزادَ اللّه َ مِنْهُ وَ حَمِدَ اللّه َ عَلَیْهِ وَ اِنْ عَمِلَ شَیْئا شَرّا اسْتَغْفَرَ اللّه َ وَ تابَ اِلَیْهِ؛

از ما نیست کسى که هر روز اعمال خود را محاسبه نکند تا اگر نیکى کرده از خدا بخواهد بیشتر نیکى کند و خدا را بر آن سپاس گوید و اگر بدى کرده از خدا آمرزش بخواهد و توبه نماید.(2)

شخصی بود به نام توبه بن صمه که در بیشتر اوقات از شب و روز به مراقبه و محاسبه نفس مشغول بود . پس روزی ایام گذشته خود را حساب کرد، گفت: وای بر من آیا من خدای تعالی را روز قیامت به این مقدار ملاقات کنم ، اگر هر روزی یک گناه کرده باشم بیست و یک هزار و پانصد گناه باشد ، چه بر سرم آید ، این جمله را گفت و بیهوش شد . 

دیدند او به همان بیهوشی از دنیا رفت و این فقط به خاطر حساب بازپرسی قیامت بود که او را این موت ، دست داد.(3)

شهید 16 ساله ای بود اعمال خود را محاسبه می کرد و در دفترچه ای یادداشت می نمود، روز شهادتش نوشته بود:

امروز سه گناه انجام دادم:

در فوتبال شوتی زدم که از شوت خود خوشحال شدم،

سجده ام را طولانی نکردم،

امروز زیاد خندیدم.

این است نتیجه و فایده محاسبه نفس...

اگر انسان همواره محاسبه نفس داشته باشد به مرور میتواند اشتباهات خویش را اصلاح نموده و چه بسا اشتباهاتی که در نظر دیگران، گناه محسوب نمیشود نیز از جرگه اعمال خویش دور نماید. 

_______________________


1- غررالحکم ج3 ص334.

2- الاختصاص، ص 26. 

3- سرمایه سعادت ص 39.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

خدایا من این گناه را برای تو ترک می کنم!



پیامبر اکرم (صلّی الله  علیه و آله) فرمودند: 
((عَجَبا لِمَنْ یَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ مَخافَةً مِنَ الدّاءِ،کَیْفَ لا یَحْتَمى مِنَ الذُّنُوبِ مَخافَةً مِنَ النّارِ))(1)
تعجب از کسى که از ترس مرض و بیمارى، از غذا پرهیز مى کند، ولى از ترس آتش دوزخ، از گناه پرهیز نمى کند!
در حدیث دیگری آمده است که: ((کوشنده ترین مردم کسی است که گناهان را رها سازد.))(2)
شیخ رجبعلی خیاط نقل می کند:
 «در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن. سپس به خداوند عرضه داشتم: «خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن!»
آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، باز شدن دیده برزخی او می شود؛ به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی اسرار برای او کشف می شود.(3)
_______________________
1- مکارم اخلاق، ص 147
اشَدُّ النّاس اجتهاداً مَن تَرَک الذُّنوبَ
2- من لا یحضر الفقیه ج 4 ، ص 395 ، ح 5840 - تحف العقول ص 489
3- کیمیای محبت، محمدی ری شهری، دار الحدیث، چاپ سوم، ص79
.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

ریا ( عکس نوشته )


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

فراگیری علوم حوزوی


یکی از وظایفی که خداوند به عهده مسلمانان نهاده و در قرآن کریم نیز به آن اشاره نموده، بحث فراگیری احکام و علوم اسلامی و در پی آن تبلیغ و انذار مردم است، خداوند در سوره توبه می فرماید:

((... چرا از هر گروهى دسته‌اى به سفر نروند تا دانش دین خویش را بیاموزند و چون بازگشتند مردم خود را هشدار دهند، باشد که از زشتکارى حذر کنند))؟

پس با توجه به این آیه و روایات اسلامی، بر همه افرادی که استعداد و علاقه دارند لازم است که در عرصه فراگیری علوم حوزوی وارد شده و احکام و عقاید اسلامی را به گوش همگان برسانند. 

________________________

سوره توبه آیه ۱۲۲

فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

حقیر شمردن گناه

یکی از آفاتی که ممکن است دامن متدینین و آدمهای مذهبی را بگیرد و آنها را دچار سقوط و انحطاط بکند، غرور و احساس پاکی کاذب است، 

برخی تا نفس خود را مبری از یکسری گناهان می بینند، دچار خودشیفتگی شده و دیگر گناهان خود را کوچک شمرده و یا اصلا به حساب نمی آورند،

با خود می گویند ما که فلان عبادتها را بجا میآوریم و از فلان گناهان دور هستیم پس بسیار هم آدم خوبی هستیم،

این تفکر در لسان شارع بسیار خطرناک محسوب شده است، از ﺯﻳﺪ ﺷﺤﺎﻡ روایت شده که ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ (علیه السلام) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻣﺤﻘﺮ ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻳﺪ ﻛﻪ ﺁﻣﺮﺯﻳﺪﻩ ﻧﺸﻮﻧﺪ،

ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻡ: ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻣﺤﻘﺮ ﭼﻴﺴﺖ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻳﻨﺴﺘﻜﻪ ﻣﺮﺩﻯ ﮔﻨﺎﻩ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﮕﻮﻳﺪ، ﺧﻮﺷﺎ به ﺣﺎﻝ ﻣﻦ، ﺍﮔﺮ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﮔﻨﺎﻩ،گناهی ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ(1)

در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام نقل شده که ﻓﺮﻣﻮﺩند:

ﺭﺳﻮل خدا صلی الله علیه و اله ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﻰ ﮔﻴﺎﻫﻰ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪند ﻭ به اﺻﺤﺎﺑﺶ ﻓﺮﻣﻮﺩند: ﻗﺪﺭﻯ ﻫﻴﺰﻡ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ،

ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ! ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﻰ ﮔﻴﺎﻩ فرود ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻳﻢ، ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻫﻴﺰﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﺮ ﻛﺲ ﻫﺮ ﭼﻪ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩ ﺑﻴﺎﻭﺭﺩ، ﺳﭙﺲ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻢ ﻛﻢ ﻫﻴﺰﻡ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ آﻧﺤﻀﺮﺕ ﺍﻧﺒﺎﺷﺘﻪ ﻛﺮﺩﻧﺪ، آنگاه ﺭﺳﻮﻟﺨﺪﺍ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩند: ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺍﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﺟﻤﻊ ﻣﻴﺸﻮﺩ.  

ﺳﭙﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻣﺤﻘﺮ ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻳﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﻫﺮ ﭼﻴﺰﻯ ﺑﺎﺯﺧﻮﺍﺳﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻯ ﺩﺍﺭﺩ، ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﺯﺧﻮﺍﺳﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻣﻴﻨﻮﻳﺴﺪ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻣﺮﺩﻡ ﭘﻴﺶ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﺁﺛﺎﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻭ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺒﻴﻦ (ﻟﻮﺡ ﻣﺤﻔﻮﻅ ﻳﺎ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ) ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻛﻨﻴﻢ، (ﺳﻮﺭﻩ یس آیه 12) (2)

پس سعی کنیم هیچ گناهی را حقیر نشماریم و به مدد الهی همواره در صدد رفع تمام عیوب کوچک و بزرگ خود باشیم 

____________________________

1- ﺍﺻﻮﻝ ﻛﺎﻓﻰ ﺝ 3 ﺹ 394 

2- همان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

چرا بنی اسرائیل هلاک شدند؟ !



یکی از افتخارات و امتیازات کشور اسلامی و ایمانی این است که غنی و فقیر، قوی و ضعیف، حاکم و رعیت در برابر قانون مساوی هستند و هیچ امتیازی برای آنها قائل نمیشود،

نحوه برخورد امام المسلمین، امیرالمؤمنین علی علیه السلام با برادرش عقیل برای اختصاص درهمی از بیت المال،گویای این مساوات در برخورد است، حال اگر این نگاه در کشور اسلامی عوض شده و نزدیکان حاکمان از رانت و یا امتیازی برخوردار شوند و در برخورد قانون با مجرمان خللی بوجود آید، خداوند هیچ ضمانتی برای بقاء این جامعه به کسی نداده است، 

رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ در حدیثی فرمودند:

بنی اسرائیل به این دلیل هلاک شدند که حدود الهی را برای پایین دستان اجرا می کردند و برای بزرگان و اَشراف اجرا نمی کردند.

که این حدیث گویای سنت الهی در بقاء یا عدم استمرار حکومت های دینی است. 

__________________________

دعائم الإسلام، ج‏2، ص: 442.

عَنْهُ (ص) أَنَّهُ نَهَى عَنْ تَعْطِیلِ الْحُدُودِ وَ قَالَ إِنَّمَا هَلَکَ بَنُو إِسْرَائِیلَ لِأَنَّهُمْ کَانُوا یُقِیمُونَ حُدُودَ الله عَلَى الْوَضِیعِ دُونَ الشَّرِیفِ.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

ریشه یابی ترس از کدخدا در آیات و روایات ( عکس نوشته)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

علت ترس از کدخدا طبق فرموده قرآن و روایات


*************************


در آموزه های دینی ما چیزی به عنوان ترس از سلاطین و مستکبران وجود ندارد، همیشه سفارش به ایستادگی و مقاومت شده است، تقیه نیز فقط در شرایطی بسیار خاص و موقتی سفارش شده است.

حال اگر شخصی خود را در مقابل کدخدا کوچک و حقیر احساس میکند، این ناشی از چیست؟! 

به نظر می رسد این حقارت و ذلت پذیری ناشی از عدم شناخت صحیح از اسلام و مبانی آن و یا عدم اعتقاد و ایمان به این راه می باشد، که این عدم شناخت و یا عدم اطمینان به این راه، خود ناشی از عدم تقوا و ناپاکی درون است، در قرآن کریم آمده است، (ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا) 

اگر تقوا و پاکی پیشه کنید، خداوند قوه شناخت حق از باطل را به شما عنایت می کند(1)

 که اگر اینطور نبودیم حتما، در پیمودن مسیر، دچار سر درگمی و حیرانی می شویم و به خاطر ترس از سلاطین جور، و حاصل نمودن رضایت آنها حاضر به انجام هر کار ذلیلانه ای خواهیم شد،

ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ علیه السلام نیز در حدیثی می فرمایند: ﮔﺎﻫﻰ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺳﻠﻄﺎﻥ(کدخدا) ﺑﺴﻴﺎﺭ می ترﺳﺪ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﺟﺰ به خاطر ﺍﺭﺗﻜﺎﺏ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻧﻴﺴﺖ، ﺗﺎ ﻣﻴﺘﻮﺍﻧﻴﺪ ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻳﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻧﻮﺭﺯﻳﺪ(2).

**********************

1- سوره انفال آیه 29.

2- اﺻﻮﻝ ﻛﺎﻓﻰ ﺝ3 ﺹ377 

 ﺇِﻥﱠ ﺃَﺣَﺪَﻛُﻢْ ﻟَﻴَﻜْﺜُﺮُ ﺑِﻪِ ﺍﻟْﺨَﻮْﻑُ ﻣِﻦَ ﺍﻟﺴﱡﻠْﻄَﺎﻥِ ﻭَ ﻣَﺎ ﺫَﻟِﻚَ ﺇِﻟﱠﺎ ﺑِﺎﻟﺬﱡﻧُﻮﺏِ، ﻓَﺘَﻮَﻗﱠﻮْﻫَﺎ ﻣَﺎ ﺍﺳْﺘَﻄَﻌْﺘُﻢْ ﻭَ ﻟَﺎ ﺗَﻤَﺎﺩَﻭْﺍ ﻓِﻴﻬَﺎ.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

مناظره علامه سید شرف الدین با پادشاه عربستان


حجت الاسلام سید شرف ‏الدین در عصر حکومت «ملک عبدالعزیز» برای زیارت خانه خدا به مکه رفت.

در عید قربان در کنار سایر علما به کاخ پادشاه سعودی دعوت شد، تا طبق معمول در عید قربان به او تبریک بگویند.

او به کاخ رفت، هنگامی که نوبت به او رسید، دست شاه را گرفت و هدیه‌ای به او داد، و آن هدیه یک قرآن بود که دارای جلدی پوستین بود. .


شاه عربستان آن هدیه را گرفت و بوسید و به عنوان تعظیم و احترام، بر پیشانی خود گذاشت.

سید شرف الدین (از فرصت استفاده کرد) ناگهان گفت: «ای پادشاه! چرا این جلد را می‌بوسی و به آن تعظیم می‌کنی، با اینکه این جلد چیزی جز پوست بز نیست؟»

شاه گفت: «غرض من از بوسیدن جلد، قرآنی است که در داخل آن قرار دارد، نه خود جلد».

آقای شرف‏ الدین، بی‌درنگ فرمود: «احسنت ای پادشاه! ما شیعیان نیز وقتی که پنجره یا در اتاق پیامبر(ص) را می‌بوسیم، می‌دانیم که آهن هیچ کاری نمی‌تواند بکند، ولی غرض ما آن کسی است که ماورای این آهن‌ها و چوب‌ها قرار دارد. ما می‌خواهیم رسول خدا(ص) را تعظیم و احترام کنیم، همان‌گونه که شما با بوسه زدن بر پوست بز می‌خواستی قرآن را تعظیم کنی که در درون آن پوست قرار دارد.»

حاضران تکبیر گفتند، و او را تصدیق کردند، در این هنگام ملک عبدالعزیز ناچار شد تا به حاجیان اجازه دهد که از آثار رسول خدا(ص) تبرک بجویند. ولی ولیعهد او که بعد از او آمد، از قانون گذشته‌شان برگشت. 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

ملعون کیست؟ ( عکس نوشته )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

اثر گناه در وجود انسان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی