اگر در زندگی به دنبال افزایش رزق و روزی و برکت مال هستیم، یکی از کلیدهای حل این مشکل رضایت به روزی امروز و تشکر قلبی و لسانی از حق تعالی است، آیه صریح قرآن در این زمینه می فرماید:
((ْ... لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ.))
... ﺍﮔﺮ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭﻯ ﻛﻨﻴﺪ ، ﻗﻄﻌﺎ [ ﻧﻌﻤﺖ ] ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻣﻰ ﺍﻓﺰﺍﻳﻢ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﻰ ﻛﻨﻴﺪ ، ﺑﻰ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻋﺬﺍﺑﻢ ﺳﺨﺖ خواهد بود. (1)
در حدیثی از امام على علیه السّلام هم آمده که فرمودند:
((طوبى لمن شغل قلبه بالشکر و لسانه بالذکر))
خوشا به حال کسى که دلش را به شکر و زبانش را به ذکر خداوند مشغول دارد.(2)
مسمع بن عبدالملک نقل میکند : در سرزمین منی (که حاجیان در هنگام حج در آنجا توقف دارند) خدمت امام صادق علیه السلام بودیم و ظروف انگوری هم جلوی ما بود که از آن می خوردیم پس سائلی آمد ، از امام کمکی خواست .
امام دستور داد خوشه انگوری به او داده شود ، چون داده شد آن را نگرفت و گفت : نیازی بدان ندارم ، مگر درهمی باشد .
امام فرمود : خداوند گشایش دهد . پس گدا رفت و برگشت و گفت : همان خوشه انگور را بدهید .
امام فرمود : خداوند وسعت دهد و دیگر خوشه انگور را هم به او نداد .
آنگاه سائل دیگری آمد و چیزی خواست ، پس امام خود، سه دانه انگور برداشت و به او داد .
سائل سه دانه انگور را گرفت ، و گفت : حمد پروردگار عالیمان را که این انگور را روزی من قرار داد .
امام فرمود : در جای خود باش ، و دو کف دست خود را پر از انگور نمود و به او داد . سائل آن را گرفت و حمد خدای کرد .
امام به غلام خود فرمود : چه مقدار پول همراه توست؟
گفت : بیست درهم ، و آنرا به فقیر داد . سائل گفت : خدایا حمد برای توست و این پولها از ناحیه توست و ترا شریکی نباشد .
امام برای سومین بار به او دستور توقف داد ، آنگاه پیراهن خود را از تن مبارک در آورد و به سائل داد .
سائل پیراهن را گرفت و پوشید و گفت : حمد خدای را که مرا پوشانید و مستور نمود .
سپس با کلمه یا ابا عبدالله حضرت را مخاطب قرار داد و گفت : خداوند به تو پاداش خیر دهد ، راه رفتن را پیش گرفت ، امام دیگر چیزی نفرمود .
ما پنداشتیم اگر به شخص امام دعا نمی کرد و فقط خدا را شکر می نمود حضرت به بخشش خود ادامه می داد . (3)
______________________
1- (حجر 7)
2- منتخب الغرر، ص 23
3- بحارالانوار 47/42
اگر همه امکانات ، فراهم باشد ، ولى خدا در زندگى نباشد ، زندگى ، خسته کننده و ملال آور خواهد بود؛ زیرا خداوند ، اصل و ریشه انسان است و قطع ارتباط با ریشه ، موجب پژمردگى و افسردگى مى شود .
از این روست که خداوند مى فرماید :
«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا
و هر کس از یاد من روى گرداند ، زندگى سختى خواهد داشت»(1)
خداوند ، بهترین مونس و همدم انسان است . با او انسان ، احساس آرامش مى کند . زندگى با خدا زندگى لذّت بخش و شادى آفرینى است . قرآن کریم مى فرماید:
«أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ .
آگاه باشید که با ذکر خدا دل ها آرام مى گیرد»(2)
یاد خداوند ، سینه ها را جلا مى دهد و به قلب ها آرامش مى بخشد .
امام على علیه السلام در این باره مى فرماید:
یاد خدا مایه جلاى سینه ها و آرامش دل هاست .(3)
کسانى که در پى زندگى لذّت بخش هستند ، نباید از ارتباط با خدا غافل شوند .
نماز ، یکى از جلوه هاى ذکر خداست.
از زندگى بدون نماز و دعا و مناجات نباید انتظار یک آرامش واقعى و پایدار داشت . به واقعیت ها باید توجّه کرد . انسان ، موجودى است الهى که روح خداوند را با خود دارد و روح ، اساس حیات انسانى است . این روحِ جدا افتاده ، نیاز به ارتباط با منبع خود دارد و بدون این ارتباط ، افسرده و پژمرده مى گردد .
امام سجاد علیه السلام در مناجات نهم از مناجات پانزده گانه خود مى فرماید :
کیست که حلاوت محبّت تو را چشید و دیگرى را به جاى تو برگزید؟! و کیست که نزد تو اُنس گرفت و روى از تو برگرفت؟
خداوند، بزرگ ترین و مهم ترین نیاز انسان است .
بدون ارضاى این نیاز، نمى توان به لذّت زندگى دست یافت . با خدا بودن ، عامل اساسى رضایت از زندگى است.(4)
______________________
1- سوره طه ، آیه ۱۲۴
2- سوره رعد ، آیه ۲۸
3- غرر الحکم ، ح۳۶۳۹
4- هنر رضایت از زندگی