۷ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

دعا نمودن، عبادت است


ﻋَﻦْ ﺃَﺑِﻲ ﻋَﺒْﺪِ ﺍﻟﻠﱠﻪِ ﻉ ﻗَﺎﻝَ ﺳَﻤِﻌْﺘُﻪُ ﻳَﻘُﻮﻝُ ﺍﺩْﻉُ ﻭَ ﻟَﺎ ﺗَﻘُﻞْ ﻗَﺪْ ﻓُﺮِﻍَ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﺄَﻣْﺮِ ﻓَﺈِﻥﱠﺍﻟﺪﱡﻋَﺎﺀَ ﻫُﻮَ ﺍﻟْﻌِﺒَﺎﺩَﺓُ ﺇِﻥﱠﺍﻟﻠﱠﻪَ ﻋَﺰﱠﻭَﺟَﻞﱠﻳَﻘُﻮﻝُ ﺇِﻥﱠﺍﻟﱠﺬِﻳﻦَ ﻳَﺴْﺘَﻜْﺒِﺮُﻭﻥَ ﻋَﻦْ عباﺩَﺗِﻲ ﺳَﻴَﺪْﺧُﻠُﻮﻥَ ﺟَﻬَﻨﱠﻢَ ﺩ ﺍﺧِﺮِﻳﻦَ ﻭَ ﻗَﺎﻝَ ﺍﺩْﻋُﻮﻧِﻲ ﺃَﺳْﺘَﺠِﺐْ ﻟَﻜُﻢ(1)


ﺣﻤﺎﺩ ﺑﻦ ﻋﻴﺴﻰ ﮔﻮﻳﺪ:

ﺷﻨﻴﺪﻡ ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻛﻪ ﻣﻴﻔﺮﻣﻮﺩ: ﺩﻋﺎ ﻛﻦ ﻭ نگو ﻛﺎﺭ ﺍﺯ ﻛﺎﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺯﻳﺮﺍ ﺩﻋﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﺪﺍﻯ ﻋﺰﻭﺟﻞ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ:

((ﺁﻧﺎﻧﻜﻪ ﺍﺯ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﻦ ﺗﻜﺒﺮ ﻭﺭﺯﻧﺪ ﺯﻭﺩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺮ ﺍﻓﻜﻨﺪﻩ ﺑﺪﻭﺯﺥ ﺩﺭ ﺁﻳﻨﺪ)) 

ﻭ ﻧﻴﺰ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ:

((ﻣﺮﺍ ﺑﺨﻮﺍﻧﻴﺪ ﺗﺎ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻛﻨﻢ )) (2)


با توجه به اینکه خداوند در اول این آیه فرموده است مرا بخوانید تا اجابت کنم، بعد در ادامه خاطر نشان می کند:

کسانى که از عبادت من خودداری  کنند به گرفتاری و عذاب دچار خواهند شد،


ظاهر این آیات این را می رساند که دعا و استغاثه به درگاه الهی نیز جزو عبادات محسوب شده و بندگان غیر از استجابت، از ثواب الهی نیز برخوردار خواهند شد.

___________________

1- ْﺍﺻﻮﻝ ﻛﺎﻓﻰ ﺟﻠﺪ 4 ﺻﻔﺤﻪ 212

2- (ﺳﻮﺭﻩ غافر ﺁﻳﻪ 60)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

زیارت ائمه، سفارش خداوند متعال و پیامبر عظیم الشأن در قرآن کریم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

دعای بسیار زیبا از امام صادق علیه السلام برای زائرین سیدالشهدا علیه‌السّلام


🏴 معاویه بن وهب می‏گوید وارد منزل حضرت صادق علیه‌السلام شدم

در نمازخانه منزلش، به نماز ایستاده بود

صبر کردم تا نمازش تمام شد

دیدم پس از نماز، .... دست به دعا برداشت

و برای زائران قبر حسین بن علی دعا کرد

آنانکه با انفاق مال و تلاش بدنی به زیارت حسین می‏روند، برای پیوند با ائمه و شادکردن رسول خدا و پاسخگویی به فرمان امامان و خشمگین ساختن دشمنان و راضی کردن خداوند

و چنین دعا کرد:

خدایا، از آنان‏ راضی باش

و خود و خانواده ‏شان را، شب و روز، نگهدار

و همراهی‏ شان کن و از شر هر جبار سرکشی و ستمگر

و از گزند شیاطین نهان‏ و آشکار در امانشان بدار

و نیازهایشان را برآور

...خدایا به آنان، بخاطر اینکه از وطن، دور ماندند و ما را بر فرزندان و بستگان خود برگزیدند، بهترین پاداشها را عطا کن

...خدایا! آن چهره‏ها را که آفتاب در این راه تغییر داد، رحمت کن

آن صورت‌هایی را که بر تربت حسین، قرار گرفت، مورد لطف قرار بده

آن چشمهایی را که در راه ما اشک ریخت، آن دلهایی‏که برای ما و تشنگی ما سوخت، آن ناله‏ هایی که برای ما سرداده شد، رحمت کن.


خدایا! من آن بدنها و جانها را تا قیامت، تا هنگام ورود به کوثر در آن روز تشنگی بزرگ، به تو امانت می‏سپارم...


امام، همچنان دعا می‏خواند و سجده می‏کرد.

پس از فراغت ‏از نماز، گفتم: این دعاهایی را که از شما شنیدم، ... به خدا قسم، آرزو کردم که ای کاش به حج نرفته بودم و حسین را زیارت می‏کردم.


امام فرمود:

تو به او بسیار نزدیکی. پس چه چیز مانع از آن می‏ شود که به زیارتش بروی؟

ای معاویه بن وهب! مبادا که این کار را ترک کنی؟

گفتم: نمی‏ پنداشتم ‏که کار، به این ارزش و عظمت می‏رسد.

________________

📚 #کلینی #الکافی جلد‏4، صفحه 582


🏴🏴🏴🏴🏴🏴

@nedaye_vahy

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

تفسیر یک آیه



وَیَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَیْرِ وَکَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا  (سوره اسراء آیه 11)


تفسیر 

ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺑﻪ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻋﻠﻞ ﻣﻬﻢ ﺑﻰ ﺍﻳﻤﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﻋﺪﻡ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻛﺎﻓﻰ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻛﺮﺩﻩ، ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ:

« ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ انسان ﻧﻴﻜﻴﻬﺎ ﺭﺍ ﻃﻠﺐ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ (ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺳﺘﭙﺎﭼﮕﻰ ﻭ ﻋﺪﻡ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻛﺎﻓﻰ) ﺑﻪ ﻃﻠﺐ ﺑﺪﻳﻬﺎ ﺑﺮﻣﻰ ﺧﻴﺰﺩ»

(ﻭَ ﻳَﺪْﻉُ ﺍﻟْﺈِﻧْﺴﺎﻥُ ﺑِﺎﻟﺸﱠﺮﱢ ﺩُﻋﺎﺀَﻩُ ﺑِﺎﻟْﺨَﻴْﺮِ). «ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺫﺍﺗﺎ ﻋﺠﻮﻝ ﺍﺳﺖ» (ﻭَ ﻛﺎﻥَ ﺍﻟْﺈِﻧْﺴﺎﻥُ ﻋَﺠُﻮﻟًﺎ).

ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ «ﻋﺠﻮﻝ» ﺑﻮﺩﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﻛﺴﺐ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻭ ﺷﺘﺎﺑﺰﺩﮔﻰ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺗﺤﺼﻴﻞ «ﺧﻴﺮ» ﻭ ﻣﻨﻔﻌﺖ ﺳﺒﺐ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺟﻮﺍﻧﺐ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﻫﺪ، ﻭ ﭼﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻋﺠﻠﻪ، ﻧﺘﻮﺍﻧﺪ ﺧﻴﺮ ﻭﺍﻗﻌﻰ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺩﻫﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﻫﻮﻯ ﻭ ﻫﻮﺳﻬﺎﻯ ﺳﺮﻛﺶ ﭼﻬﺮﻩ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻈﺮﺵ ﺩﮔﺮﮔﻮﻥ ﺳﺎﺯﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺷﺮّ ﺑﺮﻭﺩ.

ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺗﻘﺎﺿﺎﻯ ﻧﻴﻜﻰ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺳﻮﺀ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺧﻮﺩ، ﺑﺪﻳﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﻧﻴﻜﻰ ﺗﻠﺎﺵ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺷﺮ ﻭ ﺑﺪﻯ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﺑﻠﺎﻯ ﺑﺰﺭﮔﻰ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﻧﻮﻉ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﻋﺠﻴﺒﻰ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻃﺮﻳﻖ ﺳﻌﺎﺩﺕ، ﻭ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺪﺍﻣﺖ ﻭ ﺧﺴﺮﺍن.

 ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺜﻰ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ:

«ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﻋﺠﻠﻪ ﻫﻠﺎﻙ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﺗﺄﻣﻞ ﻛﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻛﺴﻰ ﻫﻠﺎﻙ ﻧﻤﻰ ﺷﺪ». 

___________________ 

برگزیده تفسیر نمونه ج2، ص622

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

مردم در برخورد با دنیا سه دسته هستند



امام صادق علیه السلام در کتاب نفیس اصول کافی مردم را به سه دسته(زاهد، صابر و راغب) تقسیم می کنند و می فرمایند:

ﺍﻣﺎ ﺯﺍﻫﺪ ﻛﺴﻰ ﺍﺳﺘﻜﻪ ﺍﻧﺪﻭﻫﻬﺎ ﻭ ﺷﺎﺩﻳﻬﺎ ﺍﺯ ﺩﻟﺶ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﻧﻪ ﺑﭽﻴﺰﻯ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺷﺎﺩ ﺷﻮﺩ، ﻭ ﻧﻪ ﺑﺮ ﭼﻴﺰﻯ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﺧﻮﺭﺩ ﭘﺲ ﺍﻭ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺳﺖ،


ﻭ ﺍﻣﺎ ﺻﺎﺑﺮ ﺁﻧﻜﺲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺁﺭﺯﻭﻯ ﺩﻧﻴﺎ ﻛﻨﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﺪﺍﻥ ﺭﺳﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪ ﺁﻥ ﻭ ﺯﺷﺘﻰ ﻣﻨﻈﺮ ﺁﻥ ﺑﻨﻔﺲ ﺧﻮﺩ ﻟﮕﺎﻡ ﺯﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺮﻧﮕﻴﺮﺩ، ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺑﺮ ﺩﻟﺶ ﺁﮔﺎﻩ ﺷﻮﻯ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﺳﺎﺋﻰ ﻭ ﻓﺮﻭﺗﻨﻰ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﻧﺪﻳﺸﻰ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺷﮕﻔﺖ ﺷﻮﻯ،


ﻭ ﺍﻣﺎ ﺭﺍﻏﺐ ﺑﺎﻙ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺍﺯ ﭼﻪ ﺭﺍﻫﻰ ﺑﺪﺳﺖ ﺍﻭ ﺭﺳﺪ، ﺍﺯ ﺣﻠﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺍﺯ ﺣﺮﺍﻡ، ﻭ ﺑﺎﻙ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺁﻥ، ﺁﺑﺮﻭﻳﺶ ﭼﺮﻛﻴﻦ ﺷﻮﺩ، ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﻠﺎﻙ ﻛﻨﺪ، ﻭ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﻰ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺑﺒﺮﺩ،

ﭘﺲ ﺁﻧﻬﺎﻳﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﮔﺮﺩﺍﺏ ﺳﺨﺖ (ﺩﻧﻴﺎ) ﺳﺮﮔﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﻣﻀﻄﺮﺑﻨﺪ.  


__________________


ﺍﺻﻮﻝ ﻛﺎﻓﻰ ﺟﻠﺪ 4 ﺻﻔﺤﻪ 194

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

زندانی واقعی کیست؟ !




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی

اگر این حالات حفظ شود دست در دست ملائکه گذاشته و روی آب راه می رفتید!

شاید برای همه ما این تجربه تکرار شده باشد که وقتی در مجالس وعظ و خطابه و روضه قرار می گیریم روحمان سبک شده و به دنیا بی رغبت می شویم ولی بعد از خاتمه جلسه آن حالات از ما گرفته می شود.

دلیل این دگرگونی و از دست رفتن حالات عرفانی چیست؟ 

امام باقر علیه السلام در حدیثی این موضوع را از پبامبر گرامی اسلام اینطور نقل می فرمایند :

اصحاب حضرت محمد صلی الله علیه و آله ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻧﺪ: ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ! ﻣﺎ ﺑﺮ ﻧﻔﺎﻕ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ می ترسیم!

حضرت ﻓﺮﻣﻮﺩند: ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻰ ﺗﺮﺳﻴﺪ؟ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻧﺪ: ﻫﻨﮕﺎﻣﻴﻜﻪ ﻛﻪ ﻧﺰﺩ ﺷﻤﺎ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻭ ﺷﻤﺎ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﺘﺬﻛﺮ می ﻛﻨﻴﺪ ﻭ به آﺧﺮﺕ ﺗﺸﻮﻳﻖ می ﻛﻨﻴﺪ، ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻣﻰ ﺗﺮﺳﻴﻢ ﻭ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﻳﻜﺴﺮﻩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ می ﻛﻨﻴﻢ ﻭ به ﺁﻥ ﺑﻰ ﺭﻏﺒﺖ میﺷﻮﻳﻢ ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ انگار ﺁﺧﺮﺕ ﺭﺍ به چشم ﺧﻮﺩ میﺑﺒﻴﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﺩﻭﺯﺥ ﺭﺍ ﺑﻨﮕﺮﻳﻢ ﻭلی هنگامی که ﺍﺯ ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻤﺎ می رویم ﻭ ﺩﺍﺧﻞ ﺧﺎﻧﻪ‌ﻫﺎیمان می شویم ﻭ ﺑﻮﻯ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺭﺍ استشمام کرده ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺭﺍ می نگرﻳﻢ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﻧﺰﺩ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ ﺑﺮمیﮔﺮﺩﻳﻢ، به حدﻯ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺎ ﻣﺎ ﻫﻴﭻ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻳﻢ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻧﺪﻳﺪﻩ ﻭ ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻤﺎ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﻳﻢ ﻭ ﺁﻥ ﺣﺎل ﻗﺒﻠﻰ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻳﻢ، ﺁﻳﺎ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺣﺎﻟﺖ ﻧﻔﺎﻕ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺮ ﻣﺎ نمی ترﺳﻴﺪ؟ 

ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (صلی الله علیه و آله ) به آنها ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﺮﮔﺰ ﺍﻳﻦ ﻧﻔﺎﻕ ﻧﻴﺴﺖ، ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﻫﺎﻯ ﺷﻴﻄﺎﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ به دنیا ﺗﺸﻮﻳﻖ میﻛﻨﺪ، ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ بر همان ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ به آن ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻛﺮﺩﻳﺪ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﺪﻳﺪ ﻫﺮ ﺁﻳﻨﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺷﻤﺎ گذاشته ﻭ ﺭﻭﻯ ﺁﺏ ﺭﺍﻩ ﻣﻰ ﺭفتید.

_______________________

اصول کافی،  ج 4، ص 153

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ناصر علیخانی